3 بُعد راهبردی تحلیل منازعه در اراضی اشغالی
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۰۸۶۹۷
فارس پلاس؛ حنیف غفاری در یادداشتی نوشت: صهیونیست ها در بدترین شرایط ممکن از زمان اشغال سرزمین مقدس فلسطین قرار گرفته اند و تعارضات داخلی، شکست های منطقه ای و تردیدهای فرامنطقه ای حرکت نهایی آنها را به سوی سقوط و تباهی سرعت بخشیده است.
یکی از موضوعاتی که در برهه کنونی بیش از هر زمان دیگری نمود دارد، سطح تحلیل منازعه در اراضی اشغالی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نخست، اینکه لابی های قدرت در اراضی اشغالی، تسری چالش از بازیگر (کارگزار) به ساختار را همواره خط قرمز خود تلقی کرده اند. حتی در جریان شکست رژیم اشغالگر قدس در جنگ 33 روزه سال 2006 میلادی یا شکست صهیونیست ها در جریان مقاومت 22 روزه حماس در سال 2008 میلادی ، رسانه ها و جریان های سیاسی رژیم اشغالگر تلاش کردند بار شکست را بر دوش سیاستمداران بی تجربه بیندازند و سقف مطالبه گری آنها، جا به جایی جریان های لیبرال و محافظه کار با یکدیگر (به تناسب زمان) باشد. صهیونیست ها همواره انتقاد از ماهیت، موجودیت و ساختار قدرت در اراضی اشغالی را خط قرمز خود تلقی کرده اند.
دوم، به مهم ترین اثر وضعی و عملیاتی عملیات موفقیت آمیز «طوفان الاقصی» در اراضی اشغالی مربوط می شود؛ یعنی تسری سطح مناقشه از کارگزار به ساختار. اکنون جدال ماهوی و موجودیتی در اراضی اشغالی جایگزین جدال سیاسی و حزبی در تل آویو و حیفا شده و دیگر کسی به دوگانه لیبرال-محافظه کار یا نتانیاهو -لاپید فکر نمی کند.
هلاکت بیش از یک هزار و 300 صهیونیست و دسترسی مطلق حماس به عمق راهبردی اراضی اشغالی و از همه مهم تر، از بین رفتن پیش فرض ها و انگاره های حداقلی که به ایجاد نوعی حاشیه امن کاذب برای شهرک نشینان منجر شده بود، مهم ترین نقش را در هدایت سطح منازعه از کارگزار به ساختار داشته است. این منازعه، جنبه ای احساسی یا موقت ندارد و منبعث از واقعیات صحنه و پیش در آمدی برای گذار صهیونیست ها به روزهای سخت تر است.
سوم، به تبعات و عواقب کشیده شدن مناقشه در اراضی اشغالی از سطح کارگزار به ساختار مربوط است. بدون شک خروجی این مناقشه چیزی جز سرعت یافتن حرکت رژیم صهیونیستی به سوی نابودی نخواهد بود. یکی از آثار وضعی عملیات «طوفان الاقصی» مواجهه صهیونیست ها با ابهامات و تردیدهای ماهوی، ذاتی و موجودیتی (آن هم پس از سال ها سانسور این تعارضات به وسیله جریان های قدرت در تل آویو) بوده است.
نیت و اراده صدها هزار صهیونیست مبنی بر مهاجرت معکوس و ترک اراضی اشغالی (قبل از عملیات طوفان الاقصی) اکنون به گزاره ای اجباری تبدیل شده است و افراد باقی مانده نیز نسبت به ناتوانی همه جریان ها و سیاستمداران بر سر صیانت از لانه عنکبوت آگاه هستند. حتی اگر جنگ در همین لحظه پایان یابد، صهیونیست ها قادر به بازگرداندن سطح مناقشات داخلی و فکری در اراضی اشغالی از ساختار به بازیگران نخواهند بود. حتی مداخله گرایی واشنگتن و تنفس مصنوعی اتحادیه اروپا نیز قدرت تل آویو را در بازتعریف قواعد بازی پس از شکست اخیر احیا نخواهد کرد.
پایان پیام/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: حنیف غفاری فلسطین اراضی اشغالی صهیونیست ها جریان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۰۸۶۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معنای استعفای مقامهای نظامی-اطلاعاتی اسرائیلی چیست؟
فرارو- صحنه سیاسی-اجتماعی اراضی اشغالی پس از شش ماه از آغاز جنگ غزه و البته رخداد تحولاتی نظیر عملیات موشکی-پهپادی گسترده ایران به عمق اراضی اشغالی و در عین حال، اوج گیری اعتراضات ضدصهیونیستی در دانشگاههای مختلف آمریکا و متعاقبا سرایت این اعتراضات به دیگر دانشگاههای جهان، با واقعیتهای تازهای مواجه شده است.
به گزارش فرارو؛ این تحولات در شرایطی رخ داده اند که در شهرهای مختلف فلسطین اشغالی نیز هنوز شاهد برگزاری اعتراضات مختلف صهیونیستها علیه دولت نتانیاهو و تقاضا برای پایان فوری جنگ غزه و بازگرداندن اسرای اسرائیلی هستیم. با این همه، در ادامه شوکهای گاه و بیگاهی که به نظام حکمرانی در اراضی اشغالی وارد میشود، به تازگی شاهد یک رویداد قابل تامل بوده ایم. ماجرا از این قرار است که سرلشکر آهارون هالیوا، رئیس بخش اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل از سِمت خود استعفا کرده است.
استعفای فردی در جایگاه او بدون تردید با پیامها و تبعات مخربی برای رژیم اسرائیل همراه است. منابع آگاه اعلام کرده اند که آهارون هالیوا به دلیل اشتباه محاسباتی در جریان حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق و البته رخداد رویدادهایی نظیر حادثه هفتم اکتبر و برخی غافلگیریهای میدانی نظامی اسرائیل در جنگ غزه استعفا کرده است.
پس از این رویداد، یکی دیگر از مقامهای ارشد اسرائیلی به نام "یهودا فاکس"، فرمانده بخش مرکزی ارتش رژیم اشغالگر قدس نیز بنا بر آنچه رسانههای صهیونیستی اعلام کرده اند از استعفای خود به مقامهای رده بالا خبر داده و تاکید کرده که صرفا تا ماه آگوست در سِمت نظامی خود باقی خواهد ماند. در این بحبوحه، اخبار مختلفی در مورد استعفای فرماندههای تیپهای اشباح و رفائیم ارتش اسرائیل که در میدانهای جنگ غزه درگیر بودهاند نیز به گوش رسیده است.
البته که تحلیلگران بر این باورند که گستره و مقیاس استعفاها در ارتش و نهادهای اطلاعاتی اسرائیل به مراتب گستردهتر از این حرفها است. با این همه، این استعفاهای سریالی، حامل معانی قابل تاملی است که واکاوی آنها از اهمیت قابل توجهی با هدف رهگیری روندهای آتی در قالب جنگ غزه برخوردار است.
اولا، این استعفاها نشان میدهند که کارزار نظامی اسرائیل در غزه، به خوبی پیش نمیرود. در حقیقت بحرانهای پیدا و نادانستههای ما از بحران در سازوکارهای نظامی ارتش اسرائیل در جریان جنگ غزه به مراتب بیشتر از دانستههای ماست. فراموش نکنیم که صهیونیستها سیاست سانسور حداکثری را در مورد مسائل نظامی و امنیتی اتخاذ میکنند و با افشاگران در این حوزهها برخوردهای سختی صورت میگیرد.
از این رو، دومینوی استعفاهای مقامهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیلی خود از انبوهی از واقعیتها حکایت دارد که دیده نمیشوند و پالسهای قابل توجهی را از ضعف رژیم اشغالگر قدس در میدانهای جنگ غزه مخابره میکنند.
دوم اینکه بر کسی پوشیده نیست که بنیامین نتانیاهو و طیف افراطیون متحد وی در قدرت، با چالش و بحرانهای جدی مواجه هستند. این افراد تا حد زیادی افکار عمومی اراضی اشغالی و حمایت آنها از خود را از دست دادهاند. موضوعی که نمودهای عینی خود را در قالب نظرسنجیهای مختلف در عمق اراضی اشغالی به نمایش گذاشته است.
از این رو، به نظر میرسد که استعفاهای اخیر در ارتش اسرائیل را به نوعی میتوان مرتبط با جدا شدن جریانها و طیفهای معترض در ارتش و سازوکارهای اطلاعاتی ارتش اسرائیل از دولت نتانیاهو ارزیابی کرد. جریانهایی که کاملا با شیوه مهندسی و مدیریت جنگ غزه مخالف هستند و بر این باورند که نتانیاهو و تندروهای حاضر در دولت وی، در حال هدایت اسرائیل به ناکجاآباد هستند؛ و در نهایت سوم اینکه بیش از شش ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد با این حال جنبش حماس و دیگر گروههای مقاومت فلسطینی در مواجهه و تقابل با دشمن اسرائیلی همچنان پایدار هستند. در روزهای گذشته شاهد بودیم که رزمندگان مقاومت فلسطینی در چندین نوبت به اراضی اشغالی حمله موشکی و خمپارهای کردند.
در عین حال، به تازگی در جریان آنچه رسانههای صهیونیستی کمین نیروهای مقاومت علیه نظامی اسرائیلی در نوار غزه اعلام کرده اند نیز شماری از اسرائیلیها کشته شدند و تعداد دیگری نیز مجروح شده اند. در این میان، علی رغم لفاظیهای مقامهای ارشد نظامی و اطلاعاتی اسرائیل شاهدیم که شبکه تونلهای زیرزمینی حماس همچنان فعال است و نیروهای این جنبش از طریق این شبکه تونلی علیه رژیم اشغالگر قدس دست به عملیات و اقدام میزنند. موضوعی که سبب شده تا نشریه نیویورک تایمز در یک گزارش مبسوط به این مساله اشاره کند که ادعای تسلط ارتش اسرائیل به بخشهای مختلف نوار غزه به جز رفح، چندان منطقی نیست.
این نشریه همچنین به تازگی در گزارشی به این نکته اشاره کرده که مقامهای اطلاعاتی و دولت آمریکا به اسرائیلیها توصیه کرده اند که به صورت نمایشی در جنگ غزه اعلام پیروزی کنند و سپس در پی ترور مقامهای ارشد جنبش حماس باشند. در حقیقت، حتی آمریکاییها نیز به این جمع بندی رسیده اند که اسرائیل قادر نیست در قامت یک برنده از میدانهای جنگ غزه خارج شود و تداوم جنگ، هم آبروی این رژیم را بیش از پیش به باد میدهد و هم متحدان غربی آن را بی آبرو تَر از قبل خواهد کرد.
بدون تردید مقصر اصلی و اولیه این وضعیت از نگاه بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی، ناکارآمدی نهادها و دستگاههای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل و البته ژنرالها و فرماندهان ارتش اسرائیل هستند. از این رو، سطح بیکفایتی در ارتش اسرائیل به حدی رسیده که چهرههای برجسته نظامی ارتش اسرائیل در حال استعفا کردن هستند. موضوعی که نشان میدهد تا چه اندازه جو سازیهای رسانهای و تبلیغاتی رسانههای غربی با محوریت جنگ غزه و عملکرد موفق صهیونیستها در قالب آن، دروغ و به دور از واقعیت است.